شما اینجا هستید   |

    یادداشت : اینقدر زنده هستی استاد که رفتنت را باور نمیکنم

اینقدر زنده هستی استاد که رفتنت را باور نمیکنم
خاکسپاری که؟
وقتی تو زنده ای در انبوه کتاب‌هایی که از خودت به جا گذاشتی و
پس هستی و باز خاطرات گذشته را از کرتی تا نانک از سینما آزاد تا ساحل سورو با هم مرور می‌کنیم نکته ای تو میگی و چیزی من و با هم دنبال نشانه ای می رویم تا حقیقت را باز شناسیم
برقرار باشی استاد
فقط بگو اگر زنگ زدم و جوابم ندادی باز مثل همیشه منتظر تماس بمانم و اگر نه پس کجا جستجو کنم تو را که اگر نباشی فرهنگ سیاه می پوشد قول دادی برایم مقدمه بنویسی قول دادی در مراسم رونمایی کتاب حضور داشته باشی وفتی زمان رو نمایی کتاب خاطرات رسد زنگ بزنم؟
خواهی آمد؟
اگر نیامدی چه کسی جز تو و بهتر از تو بیابم؟

به اشتراک بگذارید : | | |